من:سلام
اون:سلام بفرمائيد
من:اين شماره آقاي عليشمسه؟
اون:بله بله.تو اين لحظه صداي خنده چندتا پسر اومد.
منم كه هول شده بودم قطع كردم.
دادم گوشيو به رها(دختر دوست مامانم) گفتم بيا خودت حرف بزن.
نازي زنگ زد:بعد از سلام و اينا گفت شما آقاي عليشمسين؟
گفت بله خودمم(حالا اونم كلي مسخره بازي در مياورد آلان يادم نيست درست)
رها: ولي اصلا صداتون شبيهش نيست
اون گفت:چرا ولي آلان سرما خوردم واسه همينه
رها: ا.يه وقت آنفولانزا خوكي نگرفته باشي به ما هم منتقل كني؟
اون:نه خيالت راحت.شما حالا اگه يه دفه منو ببيني مي فهمي كه خوده عليشم
بعد ديگه رها يكم باهاش كل كل كرد پسرم ديد داره ضايع مي كنه.گفت كاري نداريو...
حالا نكته قابل توجه اينجا بود كه اون پسره لهجه لري داشت(فك كن)
.
يه دفعم شماره تهي رو پيدا كرديم.يه شماره بود كه ماله دبي بود.اين شماره رو به سوگلم داده بودم.با هم زنگ ميزديم.ولي هميشه يا خط نميداد يا رو منشي بود.
يه روز ساعت 3بعد از ظهر بود و مي خواستم يه استراحتي ما بين درس خوندن داشته باشم گفتم بيام يه زنگ به اون شماره تهي بزنم(توروخدا تفريح مارو نگاه).
آقا زنگ زدم.يه زني برداشت.خيلي جا خوردم.حالا خودمو آماده كرده بودم كه اگه عربي يا هر طور ديگه حرف ميزد منم يه انگليسي توپي باهاش حرف بزنم.
فهميدم زنه ايرانيه:گفتم سلام ببخشيد اين شماره حسين تهيه؟
خانومه با حالته عصبي:نه تهي چه خريه!
من:داشتم از ترس سكته ميكردم ولي با آرامش باهاش صحبت كردم و گفتم:ببخشيد من اين شماره رو از اينترنت گير آوردم
خانومه كه ديد دارم ملايم باهاش حرف ميزنم صداشو آورد پايينو و گقت:عزيزم اين شماره رو از هر سايتي گير آوردي برو زيرش كامنت بزار اين شماره تهي نيست
من:عين اين بچه هاي خوب:چشم.خداحافظ
پ.ن.د1:من ديگه غلط بكنم به اين شماره هاي الكي زنگ بزنم
پ.ن.د2:خدا براي اينايي كه شماره الكي ميزارن نسازه!
توروخدا به اين سوگل مسخره بگين بياد اونم مطلب بزاره.خودش اول پيشنهاد ميده بعد ميزنه زيرش
نظرات شما عزیزان: